سياه مثل مرگ
چرا از مرگ ميترسيد چرا زين خواب جان آرام نوشين روی گردانيد چرا آغوش گرم مرگ را افسانه مي دانيد بهشت جاودان آنجاست چرا از مرگ می ترسيد
نوشته شده در 11 آبان ماه 1382

[يک حبه حرف:

نوشته مجموعه نوشته های آدمای مختلفه که من طي يک سال گوشه تقويمم نوشتم بعضيش واقعا لذتبخشه، يه مجموعه ديگه هم هست که در دفعات بعد مي نويسم فعلا شب به خير

ما دشمن را ملاقات کرده ايم او خود ماست -پيتر دراکر استاد مديريت

هرگز به انسانها نگوييد چگونه کارها را انجام دهند. به آنها بگوييد چه کنند و ببينيد چگونه با خلاقيت خود شما را متعجب مي کنند -ژنرال پاتن

کسی که بهشت را بر زمين نيافته است آن را در آسمانها نيز نخواهد يافت -اميلی ديکسون

درخشانترين تاجی که مردم بر سر مي نهند در آتش کوره ها ساخته شده است -چارلي چاپلين

مردم در يک چيز مشترکند: همه با هم فرق دارند -روبرت زند

عشق را از زمين بگيريد چه مي ماند جز يک گور بزرگ برای دفن همه ما
تقريبا تمام مردم باهوشند اما بعضي از آنان تنها راه حلها را نمي دانند -اف دبليو نيکول

آن که پيوسته برای مسائل چاره جويي نمي کند، بايد هميشه انتظار دردسرهای جديدی را داشته باشد زيرا گذشت زمان خلاقانه در اين راه مي کوشد -فرانسيس بيکن

اگر مي خواهيد کشتي بسازيد افراد را تشويق نکنيد تا برای جمع آوری چوب به جنگل بروند، چوبها را اره کنند و الوارها را با ميخ به هم وصل کنند. در عوض شوق رفتن به دريا را به آنها بياموزيد -آنتوان دو سنت اگزوپری نويسنده شازده کوچولو


پيشانی صاف نشان بي دردی است.
آنکه آهسته در خيابان گام بر مي دارد هنوز خبر هولناک را نشنيده است.
راستی که به دورانی سخت تيره روزگار مي گذرانم
... من
برتولت برشت
از جنگلهای سياه مي آيم ...

ما هيچ تافته جدابافته اي نيستيم و ملتی هستيم مثل همه ملتهای ديگر جهان و بعد هم در صحنه امروز جهان، داشتم داشتم حساب نيست دارم دارم حساب است بايد ديد امروز چه داريم و چه مي خواهيم بکنيم -صادق هدايت اشک تمساح


در اين بيست سال مطلقا جنون آميز مثل همه آدمهای هم عصرم بي آنکه راه نجاتی داشته باشم در تشنجات اين دوره تاريخی گم و گور شده ام -آلبر کامو در هنگام دريافت جايزه ادبي نوبل
خدايان سيزيف را محکوم کرده بودند که مدام صخره اي را تا قله کوهی بغلتاند، از آنجا با وزنی که داشت پايين مي افتاد. آنها پي برده بودند که هيچ تنبيهی وحشتناکتر از کار بيهوده و بي اميد نيست -آلبر کامو
بيش از آنکه به انديشيدن عادت کنيم به زيستن عادت کرده ايم -آلبر کامو
از طفوليت، ما به خاطر فردا زندگی کرده ايم فردا، و هميشه فردا...
ديوانه مجموعه اي از تمثيل هايي بود که توسط خود جبران مصور شده بود و تاثير نيچه يونگ و تاگور در آن آشکار بود -نقد ديوانه اثر جبران خليل جبران

مغزهای متفکر بدهی محسوب مي شوند نه دارايي

انسان امروز شباهت نزديکی به تصوير "ها کسلی" در "دلير دنيای نو" دارد. خوراک و پوشش او خواب است از نظر جنيني نيز اقناع مي شود ولي هرگز با خود نيست و از هر کس و هر چيز جداست -نقد کتاب دلير دنيای نو

دوست داشتن، نفس کشيدن و زندگي کردن است -رومن رولان

انسان خود را بوجود مي آورد در ابتدا ساخته نيست و طی برگزيدن موازين اخلاقي، خود، خويشتن را مي سازد -ژان پل سارتر

اگر فکر کنيد مي توانيد يا اگر فکر کنيد نمي توانيد در هر دو صورت درست فکر کرده ايد - هنری فورد

صدای دودست را مي شناسم صدای يک دست چيست -يک چيستان ذن

اما کارهايي دارم که بايد تمام کنم پيش از خواب راهي دراز در پيش دارم -رابرت فراست

Once you understand the universe at the atomic level everything else is easy -Richard P.Feynman

Engineering "The application of scientific principles to ractical ends." from the latin word "engenium," meaning inborn talent and skill,ingenious. -The American Heritage Dictionary of the English Language 1969




          Ø§Ø±Ø³Ø§Ù„ براي دوستان    

.......................................................................................................



گور پدر کپي رايت هر چي خواستيد از اين صفحه بلند کنيد
Designated trademarks and brands are the property of
their respective owners.


اين وبلاگ را روزانه روي پست الکترونيک دريافت کنيد