سياه مثل مرگ
چرا از مرگ ميترسيد چرا زين خواب جان آرام نوشين روی گردانيد چرا آغوش گرم مرگ را افسانه مي دانيد بهشت جاودان آنجاست چرا از مرگ می ترسيد
نوشته شده در 10 آذر ماه 1383

[يک حبه حرف:

دارم ميرم مسافرت
براي همين تا سه چهار روز خبري از نوشته هاي بي خواننده من نخواهد بود

دارم ميرم يه جاي خوب
جايي که ميتوني براي شنيع ترين حرکات شهوانيت هم دليل موجهي داشته باشي

دارم ميرم خونه




          Ø§Ø±Ø³Ø§Ù„ براي دوستان    

.......................................................................................................



گور پدر کپي رايت هر چي خواستيد از اين صفحه بلند کنيد
Designated trademarks and brands are the property of
their respective owners.


اين وبلاگ را روزانه روي پست الکترونيک دريافت کنيد