سياه مثل مرگ
چرا از مرگ ميترسيد چرا زين خواب جان آرام نوشين روی گردانيد چرا آغوش گرم مرگ را افسانه مي دانيد بهشت جاودان آنجاست چرا از مرگ می ترسيد
نوشته شده در 26 آذر ماه 1383

[يک حبه حرف:

اينا رو بخونيد و براي نويسندش هم يه فاتحه اي بخونيد، اونايي که براي من جالب بوده قبلش يه ستاره گذاشتم:

* آن خطاط سه گونه خط نوشت يکي هم او خواندي هم غير او
ديگر هم او خواندي و لا غير
سوم نه او خواندي و نه غير
آن خط سوم منم شمس تبريز



* حيات مردم خاکي به تازه کاريهاست
ماه و ستاره کنند آنچه پيش از اين کردند
اقبال لاهوري
توضيح
توي ويرايش اصلي من حيات رو با ط نوشته بودم که يه دوستي توي کامنتها لطف کرده بود تذکر داده بود براي اينکه کامنتها را به هم نريزم اين توضيحو اينجا نوشتم


* نيست اندر جبه ما، الا خدا
چند جويي در زمين و در سماء
مولانا دفتر چهارم خط 2142



* قشنگ يعني چه؟
قشنگ يعني تعبير عاشقانه اشياء
سهراب



* هيچ صيادي در جوي حقيري که به مردابي ميريزد
مرواريد صيد نخواهد کرد



* دل از آسمان برگير
که وحي از خاک ميرسد
احمد شاملو



* دانه لايق نيست در انبار کاه
کاه در انبار گندم هم تباه



* نار بودي نور گشتي اي عزيز
غوره بودي، گشتي انگور و مويز



* صبح است ساقيا قدحي پر شراب کن
دور فلک درنگ ندارد شتاب کن



* آبي که بياسود،
زمينش بخورد زود،
دريا شود آن رود که پيوسته روان است
ابتهاج



* در بيابان گر به شوق کعبه خواهي زد قدم
سرزنشها گر کند خار مغيلان غم مخور
حافظ



* هر چند مفلسم نپذيرم عقيق خرد
کان عقيق، نادر ارزانم آرزوست
مولانا



* پير، پير عقل باشي اي پسر
نه سپيدي موي اندر ريش و سر
مولانا



* هيچ تو بايدي را نپسنديدم،
الا تو بايد بياموزي
- برشت



* پليس جلو ماشين طرف رو ميگيره
ميگه: کارت بيمه، کارت ماشين، گواهي نامه
طرف ميگه: چيکار کنم، جمله بسازم؟؟؟






          Ø§Ø±Ø³Ø§Ù„ براي دوستان    

.......................................................................................................



گور پدر کپي رايت هر چي خواستيد از اين صفحه بلند کنيد
Designated trademarks and brands are the property of
their respective owners.


اين وبلاگ را روزانه روي پست الکترونيک دريافت کنيد