سياه مثل مرگ
چرا از مرگ ميترسيد چرا زين خواب جان آرام نوشين روی گردانيد چرا آغوش گرم مرگ را افسانه مي دانيد بهشت جاودان آنجاست چرا از مرگ می ترسيد
نوشته شده در 18 بهمن ماه 1383

[يک حبه حرف:

بي عنوان...

"سياه مثل مرگ عزيز، از اينکه هميشه براي من ايميلهاي محبت آميز ميفرستي خوشحالم و اينکه گفته اي که در تهران زندگي ميکني و اقوامت در اصفهانند خيلي جالب است، من شهر زيباي اصفهان را کاملا ميشناسم و راستش را بخواهي من هم در ايالت يوتا و در دامنه زيباي کوههاي راکي بزرگ شده ام و دخترم هنوز آنجا زندگي ميکند، آره من هم مثل تو بچه کوهستانم!......."



پينوشت:
خاتمي چقدر توي بوغ و کرنا کرد اين گفتگوي تمدنهايش را، نتيجه اش هم اين شد که از ديد اين برادر آمريکايي مون اصفهان کوهستانيه!!!، ميدونين موقع نوشتن اين نوشته دلم براي کوهستانهاي اصفهان، چهارباغ تهران، تخت جمشيد کاشان، درياي يزد و حتي همين امام رضاي تبريز هم تنگ شد، حالا خليج فارس کرج بماند.




          Ø§Ø±Ø³Ø§Ù„ براي دوستان    

.......................................................................................................



گور پدر کپي رايت هر چي خواستيد از اين صفحه بلند کنيد
Designated trademarks and brands are the property of
their respective owners.


اين وبلاگ را روزانه روي پست الکترونيک دريافت کنيد