سياه مثل مرگ
چرا از مرگ ميترسيد چرا زين خواب جان آرام نوشين روی گردانيد چرا آغوش گرم مرگ را افسانه مي دانيد بهشت جاودان آنجاست چرا از مرگ می ترسيد
نوشته شده در 19 بهمن ماه 1383

[يک حبه حرف:

يه جايي خوندم که آدم سه بار عاشق ميشه و بعد از اون ديگه هيچوقت عشق به سراغش نمياد

دفعه اول توي شونزده هفده سالگي، که نه خودش از عشق چيزي ميفهمه نه معشوقش

دفعه دوم توي بيست و يکي دو سالگي، که خودش ميفهمه عشق يعني چي ولي هر کاري ميکنه معشوقش حاليش نميشه

ولي دفعه سوم هم خودش اون عشق رو حس ميکنه و هم معشوقش به اون عشق جواب ميده
....

مشکل اينجاست که من يادم رفته نوبت سومش در چند سالگي رخ ميداد!




          Ø§Ø±Ø³Ø§Ù„ براي دوستان    

.......................................................................................................



گور پدر کپي رايت هر چي خواستيد از اين صفحه بلند کنيد
Designated trademarks and brands are the property of
their respective owners.


اين وبلاگ را روزانه روي پست الکترونيک دريافت کنيد