سياه مثل مرگ
چرا از مرگ ميترسيد چرا زين خواب جان آرام نوشين روی گردانيد چرا آغوش گرم مرگ را افسانه مي دانيد بهشت جاودان آنجاست چرا از مرگ می ترسيد
نوشته شده در 16 اسفند ماه 1383

[يک حبه حرف:

کار روزانه...

توي زندگيم تنها يک کار بوده که هميشه به موقع انجامش داده ام:
خاموش کردن زنگ ساعت راس ساعت شش و نيم صبح.



پينوشت:
گور پدر زندگي، خواب رو عشق است




          Ø§Ø±Ø³Ø§Ù„ براي دوستان    

.......................................................................................................



گور پدر کپي رايت هر چي خواستيد از اين صفحه بلند کنيد
Designated trademarks and brands are the property of
their respective owners.


اين وبلاگ را روزانه روي پست الکترونيک دريافت کنيد