سياه مثل مرگ
چرا از مرگ ميترسيد چرا زين خواب جان آرام نوشين روی گردانيد چرا آغوش گرم مرگ را افسانه مي دانيد بهشت جاودان آنجاست چرا از مرگ می ترسيد
نوشته شده در

[يک حبه حرف:

اصل اول سياه مثل مرگ (براي سفر)









اصل اول سياه مثل مرگ براي سفر ميگه:

"يک چمدان مستقل از اندازه و حجمش دقيقا همانقدر که
لازم دارين لباس و اينا توش جا ميشه
"









توضيحات:

مرحوم چمدان کوچک من (براي اين ميگم مرحوم چون با اين وضعي که من با اين بنده خدا
رفتار ميکنم چيزي به ارتحالش نمانده)، هر چه بارش کني جا ميگيرد يعني من از اينجا
کلي چيز اعم از کتاب و ريش تراش و شامپو و لباس زير و لباس رو بارش ميکنم و کاملا
پر ميشود، بعد ميبرمش خانه پدري و از آنجا روي اين چيزها هم کلي چيز ديگه مثل کشک و
سنگ پا و گز و دمپايي که والده آماده کرده اند بار ميکنم و ميارم و جالب اينجاست که
باز پر ميشه!!!



من هنوز نتونستم اين پارادوکس رو بفهمم که چطور چيزي که پره اگه بازم چيز بارش کني
پرميشه و اصولا براي يک چمدان نقطه اي که ميتوني بگي ديگه پره و نميتوني حتي يه
جورابم توش به زور بچپوني کجاست!!!.







پينوشت:

بابا نخندين، به خدا اين قانون خيلي مهميه که من پيدا کردم،
خداييش اين همه راننده تاکسي و آرايشگر در آداب کشور داري و رسوم اداره مملکت از
توي خشتکشان تئوري در ميارن اونوقت شما ميشينيد گوش ميديد
حالا ما که بعد از عمري يه قانون کاربردي پيدا کرديم که به درد ميخوره همه دارن
ميخندن






          Ø§Ø±Ø³Ø§Ù„ براي دوستان    

.......................................................................................................



گور پدر کپي رايت هر چي خواستيد از اين صفحه بلند کنيد
Designated trademarks and brands are the property of
their respective owners.


اين وبلاگ را روزانه روي پست الکترونيک دريافت کنيد