پنجاه سال بعد در چنين روزي، HASHEMI 2055نميدونم بايد به کي راي بدم،
دور دوم واقعا مسخره شده،
بعد از راي 253 تايي و آخر شدن نوه معين،
حالا هاشمي و مصطفي قاتل اومدن دور دوم،
علي دوباره داره ميگه که بريم به هاشمي راي بديم، ميگه حداقل ميتونيم منتظر باشيم که بعد از اين چهار سال يه دولت دموکراتيک بياد سر کار و پسر زرافشان بعد از 55 سال آزاد بشه، بعدش هم آهي کشيد و گفت کاش گنجي و زرافشان اونطوري با اون شياف پتاسيم نميمردن و ميگه "ولي سياه، به جان خودم اين هاشمي ديگه اون هاشميه سالهاي 84 و 85 نيست، به خدا فهميده که نبايد اونطوري بهمون خيانت ميکرد"
واقعا نميدونم شايد هم رفتم به هاشمي راي دادم،
حالا هم که ستادش بيانيه داده که اين دختراي برهنه اي که روي سينه و شکمشون تبليغ هاشمي رو مي کردن، به ستادش ربطي ندارن، و ستادش فقط اونهايي رو قبول داره که روي باسنشون هولوگرام داره و نوشته:
"HASHEMI 2055, Where Politics Meets Beauty"
ديروز که يکي از اين دخترا رو ديدم ميگفت که مادرش هم در انقلاب سفيد سوم تير 84 و مادر بزرگش هم در کودتاي 28 مرداد سال 33 همين کار رو ميکردن و افتخار ميکنه که در يه همچين خانواده متعهدي به دنيا اومده، راستشو بخواي اون لحظه خجالت کشيدم که توي دوم خرداد شرکت داشتم
نميدونم شايدم به هاشمي راي دادم به خصوص که ميگن داره ميميره و ميخواد آبروي از دست رفتش در اين پنجاه سال رو احيا کنه، هر چند هاشمي براي اونهايي که ميگن ديگه پير شده و وقت مردنشه پيام فرستاده که:
"بيلاخ!، من عمر نوح دارم"
علي هم ميگفت اين هاشمي ديگه اون هاشميه سال 84 نيست، ولي ميترسم بازم اين يدونه از اين حقه هاي آخوندا باشه، واقعا ميترسم
نميدنم به کي بايد راي بدم، ولي ميرم به هاشمي راي بدم، شايد بعدش اميدي به مردمسالاري توي اين مملکت باشه، نميدونم، نميدونم
11:01 AM
ارسا٠برا٠دÙستاÙ