سياه مثل مرگ
چرا از مرگ ميترسيد چرا زين خواب جان آرام نوشين روی گردانيد چرا آغوش گرم مرگ را افسانه مي دانيد بهشت جاودان آنجاست چرا از مرگ می ترسيد
نوشته شده در 1 مرداد ماه 1384

[يک حبه حرف:

زندگي چيه؟

آره زندگي اينه خواهرم
زندگي خنده هاي توئه عزيزم
زندگي اون اميديه که توي قلبته
آره اينا زندگيه
زندگي همين الانه

زندگي اون روزاييه که باهميم
حتي اون خرس کنار تختت که عين احمقها خوابيده
زندگي حتي اون خواب خنده داريه که ديشب ديدي
زندگي شنيدن صداته وقتي ازمن اين همه دوري
زندگي وقتيه که بهم ميگي "ببين خوشگل شدم!"

زندگي به همين سادگيه
دنبالش نگرد
دستتو بده به من
دستتو به من بده و بذار چشمهاتو نگاه کنم
تا بازم برات بگم که زندگي چيه عزيزم




          Ø§Ø±Ø³Ø§Ù„ براي دوستان    

.......................................................................................................



گور پدر کپي رايت هر چي خواستيد از اين صفحه بلند کنيد
Designated trademarks and brands are the property of
their respective owners.


اين وبلاگ را روزانه روي پست الکترونيک دريافت کنيد