سياه مثل مرگ
چرا از مرگ ميترسيد چرا زين خواب جان آرام نوشين روی گردانيد چرا آغوش گرم مرگ را افسانه مي دانيد بهشت جاودان آنجاست چرا از مرگ می ترسيد
نوشته شده در

[يک حبه حرف:

بله داشتم با آب تاب براي همراهان توضيح مي دادم که:
« آره هرکسي که پاشو از مملکت ميذاره بيرون بعد از چند ماه برداشتش از ايران عوض ميشه و ميره در فاز اوهام و اصولن کسي که ايران نيست تصور مسخره اي از ايران داره و همينطور راه حلهاي مسخره اي ميده براي اين مملکت پاره پاره»

همينطور با التهاب در حال افاضات بودم که گفتم:
«من نميدونم اين تغير رويه براي من از کي رخ ميده»

که ناگاه جمع في الحال فرياد سر داد که:
«رخ داده برادر!!!!»

و ما نعره ها زديم و سنگ بر سراچه دل بسيار کوفتيم و تصميم گرفتيم که تغيير بنيادي نماييم
تکبير....




          Ø§Ø±Ø³Ø§Ù„ براي دوستان    

.......................................................................................................



گور پدر کپي رايت هر چي خواستيد از اين صفحه بلند کنيد
Designated trademarks and brands are the property of
their respective owners.


اين وبلاگ را روزانه روي پست الکترونيک دريافت کنيد