نوعدوستي...اگه دو تا شيريني داشته باشي چيکار ميکني؟
خوب معلومه ميدم به دو تا بچه گرسنه تا شاد بشن
اگه يه 25 تومني ته جيبت مونده باشه چي؟
خوب معلومه ميندازمش توي صندوقهاي حمايت از بيماران کليوي که توي متروها هست
اگه چند تا کتاب کهنه داشته باشي که ديگه لازمشون نداشته باشي چي؟
معلومه هديه ميدم به کتابخانه محل تا بچه ها استفاده کنند و رشد کنند
اگه يه سبد گل داشته باشي چي؟
خوب اينم معلومه، به هر آدم غمگيني که رسيدم يه شاخه ميدم تا دلش باز بشه
اگه...؟ خوب معلومه...
اگه...؟ خوب معلومه...
اگه...؟ خوب معلومه...
...
...
...
حالا اگه سي ميليون تومن پول داشته باشي چي؟
خوب معلومه ميدم يه ماشين خوب ميخرم براي خودم، براي خود خودم
پينوشت:من آدم سياسي اي نيستم و اصولا از سياست مداران و سياست بازان هم خوشم نمياد، اما
در هر صورت اکبر گنجي مرد مثبتي براي اين مملکت بود، و اصولا بنابر يک اصل نانوشته در اين ويرانه هر انسان مثبتي بايد از گردونه سياست (و گاهي زندگي) به نوعي حذف شود، همان قانون سياهي که روزي امير کبير را از اين مملکت حذف کرد امروز گريبان بسياري از مردان و زنان فعال اين سرزمين را گرفته.
من هم مثل برخي که اصولا عرضه و [...] بلند شدن و اعتراض رسمي را ندارند، مثل همه آنها که در وبلاگهايشان پشت نقاب انسانهاي خوب و مردم دار و منور الفکر قايم شده اند و با اسمهاي ننه نصرت و عمو اصغر نوشته هاي سياسي مينوسند و تنها کاري که ميتوانند بکنند تحريک دانشجويان يه لا قبا و احساساتي امروز و دردسر درست کردن براي آن بندگان خداست، و کارشان کپه کپه پتيشن درست کردن و ايميل بازي و ننه من غريبم بازي در آوردن است، امروز ميخوام اينطوري اعتراض کنم، (يعني فقط جرات اين مدل اعتراض را دارم و بس)
يه روزي خيلي ها به خاطر آزادي ايران اعدام شدند و رفتند، بهترين دانشجويان اين مملکت رفتند تا امروز اصغر چلچله (راننده ترانزيت تهران- استامبول) با آن تتمه سوادش در وبلاگ "همجنس گرايي انديشه" دم از آزادي بيان بزند و مانيفست از پاچه اش در بيارد، اگر آنها نرفته بودند امثال من و اصغر چلچله که جايي نداشتيم در بين آن آزادگان، ماها که کپيده ايم پشت نقابمان تا معروفيتي کسب کنيم (حالا اين معروفيت چند تا کليک روي وبلاگمان هم ميخواهد باشد، باشد!!!)
همه اينها را گفتم که بگويم: بزرگواراني براي رهايي اکبر گنجي پس از شش سال زندان و براي اعلام حمايت از او
وبلاگي آماده کرده اند، کاش موفق باشند
(آن متني که بالا نوشته ام گله اي به کار اين دوستان نيست، من شخصن مخلص همه عزيزان هم هستم، ولي به نظرم يک جاي کار جمعيت وبلاگ نويسان ايراني ميلنگد، اينکه کجايشان ميلنگد را خدا داند و بس، منظورم اينه که "اينکه کجايمان ميلنگد را..."، کاش به کسي بر نخورد!!!)
5:01 PM
ارسا٠برا٠دÙستاÙ